لبیک همه چیز از همه جا برای بچه مسجدی ها
|
|
وصیت نامه شهید حمید باکری
بسم الله الرحمن الرحیم وصیت به احسان و آسیه عزیز 1 ) انشاالله وقتی به سنی رسیدید که توانستید این وصایا را درک نمائید هر چند روز یکبار این وصیتنامه را بخوانید. وصیّت به فاطمه : 1 ) می دانم در حق شما مدام ظلم کرده ام و وظیفه ام را بجا نیاورده ام ولی یقین بدان که خود را بنده ای قاصر و کم کاری میدانم و امید دارم که حلالم نمائید .
2 ) احسان و آسیه امانتهایی هستند در دست تو و مدام در در تربیت اسلامی آنها باید همت گمارید و توجیه و کنترل مواردی که به آنها وصیت نمودهام به عهده شماست . 3 ) از کوچکی آنها را با قرآن آشنا کرده و به کلاس قرائت قرآن بروید . 4 )از کوچکی آنها را در مجالس و مجامع خصوصا نماز جمعه ، دعای کمیل و یادبود شهداء شرکت بدهید . 5 ) درآمد یا پولی نداشته و ندارم که مهریه تان را بدهم انشا ا... که حلال خواهید کرد . 6 ) مقداری به مهدی مقروضم به شکلی که برایتان مقدور باشد پرداخت نمائید منتهی فشار مادی بیش از حد به خودتان در این مورد وارد نکنید . 7 ) انشاءالله که شما و عموم فامیل در یادبود من به یاد شهدای کربلا و امام حسین گریه و عزاداری نمائید و مرتب بیاد بیاورید که هستی دهنده اوست و باید شکر به مصلحت الهی گفت. متاسفانه به علت نبودن وقت نتوانستم وصیتم را تمام نمایم از عموم آشنایان و فامیل حلالیت میخواهم انشاءالله همه خدمتگزار اسلام خواهند بود . حمید باکری
دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند در غیر این صورت زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز سه دسته می شوند :
اول دسته ای که به مخالفت با گذشته خود برمی خیزند .
دوم دسته ای راه بی تفاوتی بر می گزینندو در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیر را فراموش می کنند.
دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد .
پس از خداوند بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود. از سخنان جانشین فرمانده لشکر 31 عاشورا شهید حمید باکری در سال 61 قبل از عملیات والفجر.
نظرات شما عزیزان: [ جمعه 10 آبان 1392
] [ 15:14 ] [ دانیال عادل فر ] |
|